کیارشکیارش، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

عشق مامان و بابا

عکس 7 ماهگی

  یه توضیحی در مورد عکسهایی که گذاشتم بدم. من سعی کردم هر ماه یک عکس تو یه فضای ثابت ازت بگیرم هدف از این کار نشون دادن تغییر چهره تو بوده برای همین تو بعضی از عکسها بک گراندو مدل عکس یکسان است. ...
28 بهمن 1392

7 ماهگی

پسرک قشنگم هفت ماهگیت مبارک   چقدر این هفت ماه زود گذشت دلم برای تک تک این روزها تنگ میشه ، با اینکه بعضی روزها خیلی سخت میگذشت و خسته میشدم  ولی خیلی خیلی شیرین بود. پسر گلم تو این ماه نشستنو یاد گرفتی. دقیقا تو سن 6 ماه و 4 روزگیت در تاریخ 1392/10/29 تونستی برای اولین بار بدون کمک کسی برای چند ثانیه بشینی . اون روز ما خونه مادرجون بودیم پدرجون کلی تشویقت کرد. تازه پسرم یاد گرفتی که به پدرجون فتح الله دست بدی خود پدرجون این کارو بهت یاد داده.کلا دو تا پدرجوناتو خیلی دوست داری وقتی پدرجون ایرج برات سوت میزنه میخندی خیلی وقتها اونقدر نگاش میکنی که برات سوت بزنه.یاد گرفتی سینه خیز بری البته زود خسته میشی و گریه میکنی. ولی هنوز ...
28 بهمن 1392

عکس های 6 ماهگی

تو این عکس پسرم واکسن زده ولی هنوز اثر نکرده لحظاتی پس از تاثیر واکسن. خیلی گریه کردی و اخم کردی که چرا اذیتت کردم اینم عکسیه که قبلا قولشو داده بودم .مدل جدید خوابیدنت   این عکسم خونه خاله ماریا ازت گرفتم ...
13 بهمن 1392

6 ماهگی

سلام پسر قشنگم. 6 ماهگیت مبارک عشقم می دونم که الان خیلی دیره که دارم بهت تبریک میگم ولی برای این تاخیر دلیل دارم. فردای روزی که 6 ماهت شد و واکسنتو زدیم رفتیم شمال و من و شما 12 روز خونه مادرجون بودیم . وقتی که برگشتیم شما اونقدر بغلی شدی به مامان فرصت نمی دی که وبلاگت بروز کنه. غذای کمکی رو هم شروع کردیم .برای اینکه عادت کنی دو هفته زودتر از 6 ماهگی بهت فرنی دادم، خیلی دوست داری. خدایا شکرت که کیارشو به من هدیه دادی .   
13 بهمن 1392
1